از من بگریزید که می خورده ام امروز
با من منشینید که دیوانه ام امشب
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریه ی مستانه ام امشب
یک جرعه ی آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب
بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی
گر جان نرود در پی جانانه ام امشب
دلم گرفت از آسمون
هم از زمین، هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه
دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون
دست رفاقت نمی دم
امشب از اون شباست که من
دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بیخبری
اسیر میخونه بشم
امشب از او شباست که من
دلم می خواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها
دردمو فریاد بزنم
از این همه دربه دری
تو قلب من قیامته
چه فایده داره زندگی
این انتهای طاقته
از این همه در به دری
به لب رسیده جون من
به داد من نمی رسه
خدای آسمون من
یازده ماه گذشت ؛ بعظیها دلشون شکست ؛ بعظیها دل شکستند؛ خیلیها عشق شدند و خیلیها تها ؛ خیلیها از بین ما رفتند ؛ خیلی ها بین ما امدند ؛ گریه کردیم و خندیدیم ؛ ۱۱۰ روز از همه آن خاطره ها ؛ آرزو دارم نوروزی که پیش رو دارید آغاز روزهایی باشد که ارزو دارید .
سلام خوبید؟ انشاالله سال خوبی در پیش داشته باشید همراه با تندرستی وموفقیت...ارادتمند سیدمحمدحسین قم [email protected]
حق نداریم احساس دیگران رو به بازی بگیریم
فقط بخاطر اینکه
هنوز تکلیفمون با احساس خودمون معلوم نیست .....!
خوش به حال انان که عشق راباوردارند
سلام خیلی زیبا بود موفق باشید
همیشه یه پای ماجرا لنگه
گاهی لیلی هست مجنون نیست
گاهی مجنون هیست لیل نیست
گاهی فرهاد میشوی و شیرینت در رویای خسرو
سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو زندگی را در خود منعکس کن
نامت چه بود؟ آدم فرزند؟ من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
دوباره چشمهای من که انتظار می کشد
49748 بازدید
49 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
63 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian