با من بی کس تنها شده یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان
من بی برگ خزان دیده دگر رفتنی ام
تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقش به خون شسته نگارا تو بمان
زین بیابان گذری نیست سواران را لیک
دل ما خوش به فریبی است، غبارا تو بمان
هر دم از حلقه ی عشاق پریشانی رفت
به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان
شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم
پدرا، یارا، اندوه گسارا تو بمان
سایه در پای تو چون موج دمی زار گریست
که سر سبز تو خوش باد کنارا تو بمان
احساس زیبا و پاکی دارین موفق باشی
زيبا بود
سلام بر دلتنگ ترین عضو سایت
عزیزم چرا اینهمه نگران هستی.صبورانه در انتظار رمان بمان!هرچیزدر زمان خویش رخ میدهد.باغبان حتی اگر باغش را غرق آب هم کند درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند.پس ازدیروز بیاموز به امروز بیندیش و به فردا امید داشته باش
سلام بر دلتنگ ترین عضو سایت
عزیزم چرا اینهمه نگران هستی.صبورانه در انتظار رمان بمان!هرچیزدر زمان خویش رخ میدهد.باغبان حتی اگر باغش را غرق آب هم کند درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند.پس ازدیروز بیاموز به امروز امید داشته باش و به فردا امید
سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو زندگی را در خود منعکس کن
نامت چه بود؟ آدم فرزند؟ من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
دوباره چشمهای من که انتظار می کشد
50180 بازدید
72 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
122 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian